- گوهر گرایی
- گرایندگی بگوهر تمایل بجواهر، حصول گوهر
معنی گوهر گرایی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گراینده گوهر مایل بجواهر، حاصل کننده گوهر: ازان کان گوهر گرای آمدند چو کیخسروان باز جای آمدند. (نظامی)
exclusividade
Cliquengeist
klikiści
кликость
клікованість
exclusividad
esprit de corps
spirito di gruppo
groepsmentaliteit
गुटबंदी
eksklusivitas
שיתוף פעולה קבוצתי
クリーク精神
grupçuluk
hali ya kikundi
ความเป็นกลุ่ม
দলবদ্ধতা
گروہ بندی
تصارفٌ جماعيٌّ
گراینده گوهر مایل بجواهر، حاصل کننده گوهر: ازان کان گوهر گرای آمدند چو کیخسروان باز جای آمدند. (نظامی)